شده بارها با خودتون بگیدای کاش میتونستم ذهن همه رو بخونم؟
ای کاش این قدرت رو داشتم که میتونستم بفهمم تو سر اطرافیانم چی میگذره و در مورد من واقعا چه فکری با خودشون میکنن!!؟
درسته، شاید اولش براتون خیلی جالب و هیجان انگیز باشه اینکه همه چیز رو بدونید. ولی بعدها تنها کسی که اذیت میشه خود ماییم!
اذیت میشیم چون از چیزهایی با خبر میشیم که هیچوقت فکرش رونمیکردیم، اذیت میشیم چون حقایقی رو میفهمیم که شاید زندگیمون رو دگرگون کنه!
شاید برای همینه که خدا این قدرت رو به بندگانش نداده!! چون هرجوری حساب بکنی ندانستن خیلی بهتر از دونستن حقیقتهاییه که آسایش رو از ما سلب میکنه!
«کیسی» شخصیت اول این کتاب به کما میره علیرغم اینکه قادر به دیدن یا صحبت کردن با دیگران نبود، میتونست همه چیز رو به خوبی بشنوه! شاید باور کردنش مشکل بود، ولی چشمان بسته ش حقایقی رو فاش کرد که هیچوقت تو هشیاری و بیداری برملا نمیشدند. اون خیلی زود متوجه شد کسانی که یک عمر دوست میپنداشتشون، لزوما کسانی نبودند که وانمود میکردند.
کیسی همزمان با تلاشش برای بیرون اومدن از این زندگی خفته و خاموش، هراسان از اینه که مبادا آنچه پس از نجات از این وضعیت در انتظارشه چیزی بدتر و وحشتناکتر باشه....
.
نقد: میتونم بگم این کتاب یکی از بهترین رمانهایی بود که توی این چند وقت اخیر خوندم. رمانی با سوژهای جذاب و تعلیقی بالا. طوری که حتی از یک کلمه اش هم نمیتونستم بگذرم ومشتاقانه میخوندمش:)
ژانر معمایی این رمان میتونه مخاطبان این ژانرو راضی نگه داره، مطمئنم با خوندنای رمان یکی از طرفدارانش بشید چون واقعا رمانی فوق العاده س👌
شاید اولش کمیگیج بشیدو یا حوصلتون سر بره، ولی قول میدم بعدش حتی نتونین کتاب روزمین بزارید، درست مثل من:)
در پس این کتاب پیام خیلی قشنگیه که ترجیح میدم خودتون بخونید تا بفهمیدش. ولی پیامیساده وپر از مفهومه!
.
.
امیدوارم شما هم از خوندنش لذت ببرید=)
بازدید : 3164
يکشنبه 3 اسفند 1398 زمان : 23:04